
در آن لحظه مقدس که نوزاد برای نخستین بار، گرمای آغوش مادر را به لبهای تشنهاش میفشارد، جهان در سکوت به تماشای معجزهای میایستد، معجزهای که نهتنها سلولها، که جانها را نیز سیراب میکند. شرکت در سمینار شیر مادر، برایم پنجرهای بود به سوی این حقیقت ناب که شیردهی، زبانی جهانی است؛ زبانی از جنس اکسیتوسین و عاطفه، از جنس DNA و دلبستگی. از این رو بر آن شدم تا با نوشتن این مقاله، روایتی متفاوت از چگونهگیِ نقش این پیوند در ساختن انسانی که نهتنها سالم، که «کامل» است، و جامعهای که نهتنها توسعهیافته، که «زنده» است را بنگارم.
روان کودک؛ آینه شیر مادر
شیر مادر، تنها ترکیبی از پروتئین و چربی نیست؛ بلکه نخستین کتاب فلسفهای است که کودک با پوست و جان میخواند. در این کتاب، میکرو RNAها همچون واژههای نامرئی، به ژنهای کودک میآموزند که چگونه در برابر طوفانهای آینده بایستند، و الیگوساکاریدها (HMOها) پلی میزنند میان روده و مغز تا خلقوخوی کودک، آینهای شود از آرامش بیکران. اینجا، DHA تنها یک اسید چرب نیست؛ معمار نورونهایی است که بعدها، شجاعت و همدلی را در وجود کودک بنا میکنند.
آغوش مادر و ضربان قلبش، نخستین درس جغرافیای عاطفی است: کودک میآموزد که جهان، مکانی امن است و او در آن «تعلق» دارد. پژوهشها نشان میدهند کودکانی که از این موهبت محروماند، گویی در نقشهی روانشان، قارهی «اعتماد» ناقص است. اما آنان که سیراب از این نعمتاند، حتی در بزرگسالی، ریشههایشان در خاکِ دلبستگی ایمن چنان استوار است که تندبادهای زندگی را به آغوش میکشند، نه به هراس.
مادر؛ از زیستشناسی تا عرفان
مادر در لحظهی شیردهی، تنها یک زن نیست؛ او کیمیاگری است که خون را به شیر بدل میکند و اضطراب را به آرامش. اکسیتوسین، این هورمونِ معجزهگر، نهتنها پیوندها را مستحکم میکند، که دردها را نیز به شعر تبدیل میکند. مادری که فرزندش را مینوشاند، گویی خود نیز از چشمهای جاودان مینوشد: چشمهای که افسردگی پس از زایمان را در هم میشکند و اعتماد به نفس را چون تاجی بر سر او مینشاند. شیردهی، آیینی است که مادر را از حاشیهی تاریخ به متنِ آفرینش میکشاند. او در این مسیر، پرولاکتین را نه یک هورمون، که بالهایی میبیند برای پرواز به سوی هویتی نو: «هویت مادری». این هویت، دیگر بارِ سنگین نیست؛ بلکه بالهایی است از جنس مسئولیت و شور.
پیامرسانهای زیستی در شیر مادر: زبان پنهان زندگی
شیر مادر، بیش از آنکه نوشیدنی باشد، کتابی است که هر صفحهاش پیامهایی از اعماق حیات به روح کودک میفرستد. میکرو RNAها، این واژههای نامرئی در زبان ژنتیک، همچون پیامرسانان خاموش، دستورهای لازم را به ژنهای کودک میدهند تا در برابر فشارهای محیطی تابآوری کنند و رشد روانی و جسمی را در بهترین شکل ممکن طی نمایند. این فرآیند که به «اپیژنتیک» معروف است، یعنی تغییراتی در بیان ژن بدون تغییر در توالی DNA، که میتواند نسلی و حتی بین نسلی باقی بماند و این تازه آغاز ماجراست: الیگوساکاریدهای شیر مادر (HMO)، پلی میان روده و مغز، همانند پلی نامرئی، جهان درونی کودک را با جهان بیرونی هماهنگ میسازند. این مولکولها با تغذیهی میکروبهای مفید روده، سلامت جسم را تضمین میکنند و از طریق محور روده-مغز (Gut-Brain Axis) خلقوخو، رفتار اجتماعی و خودشناسی کودک را شکل میدهند نقش بیهمتای اسیدهای چرب امگا-۳، به ویژه DHA، در این میان، همچون معمار نادیدنی است که نورونهای مغز را میسازد و زیربنای تواناییهای شناختی و عاطفی کودک را شکل میدهد. وجود این چربیهای حیاتی در شیر مادر، شالودهی احساس همدلی، توجه و خودآگاهی را بنا میکند.
امواج عشق و اعتماد: هورمونهای پیوند و آرامش
هر بار که کودک در آغوش مادر شیر میخورد، نه تنها تغذیهای جسمی دریافت میکند، که بارقههایی از اعتماد، پیوند و عشق نیز در وجودش شعلهور میشود. هورمون اکسیتوسین، که میتوان آن را «هورمون پیوند و اعتماد» نامید، در همین لحظات ترشح میشود و پلهای عمیق عاطفی میسازد و اضطراب را به مهربانی بدل میکند. این هورمون نه تنها در کودک، بلکه در مادر نیز ترشح شده و قلبها را به هم گره میزند.
صدای قلب مادر؛ نخستین نغمه زندگی
نوزاد از زمان جنینی، با صدای قلب مادر انس میگیرد؛ این ضربان آشنا و مداوم، همچون لالایی نخستین، او را به سوی آغوش امن مادر فرا میخواند. این صدا، نه تنها آرامبخش است، که آغازگر حس تعلق و امنیتی است که اساس رشد روانی سالم کودک را شکل میدهد. این وابستگی مقدس، تجلی حکمت خلقت است که در آن، هر ضربان قلب مادر، نویدبخش زندگی و مهر است.
جامعهای که شیر مادر میسازد
تمدنهای بزرگ، روی شانههای مادرانی ایستادهاند که شیر دادند. این یک شعار نیست؛ یک معادلهی ریاضی است: شیر مادر = کاهش هزینههای سلامت روان + افزایش سرمایهی اجتماعی. کودکانی که با شیر مادر رشد میکنند، در بزرگسالی نهتنها بیماران کمتری هستند، که شهروندانی خلاقتر و همدلترند. شیر مادر، دموکراتیکترین سیاست سلامت است؛ چرا که ثروت و فقر را نمیشناسد و به همهی کودکان، یکسان موهبتِ «شروعِ سالم» میبخشد. جامعهای که از این موهبت بهره میبرد، گویی درختانی دارد با ریشههای عمیقتر و میوههای شیرینتر.
شیر مادر، همان نخ تسبیحی است که دانههای تمدن را به هم میپیوندد: از سلامت جسم تا آرامش روان، از فرد تا جامعه. اینجا، علم و عرفان در هم میآمیزند تا ثابت کنند که شیر مادر، تنها یک انتخاب نیست؛ یک تکلیف اخلاقی است برای ساختن جهانی که در آن، انسانها نه با دارو، که با مهر درمان میشوند. پس بگذارید سیاستگذاران سلامت، شیر مادر را نه یک گزینه، که سنگ بنای توسعهی انسانی بدانند. زیرا تمدنهایی پایدار میمانند که کودکانشان را با شیرِ مادر و عشقِ بیقیدوبند بزرگ کنند.
منابع منتخب:
Champagne, F. A., & Meaney, M. J. (2007). Transgenerational effects of social environment on variations in maternal care and behavioral development. Hormones and Behavior, 51(1), 32-39.
Castanys-Muñoz, E., et al. (2013). Human milk oligosaccharides and infant gut microbiota. Frontiers in Pediatrics, 1, 10.
Guesnet, P., & Alessandri, J. M. (2011). DHA and the developing CNS. Nutrients, 3(5), 529-554.
Feldman, R. (2012). Oxytocin and social affiliation. Hormones and Behavior, 61(3), 380-391.
Moore, E. R., et al. (2016). Early skin-to-skin contact for mothers and newborns. Cochrane Database.
Yim, I. S., & Swain, J. E. (2018). Biobehavioral and neuroendocrine mechanisms underlying maternal brain and behavior. Hormones, 17(1), 54-65.