داغ پلنگ و تولد گوزن؛ نبض حیات در جنگل می‌تپد

داغ پلنگ و تولد گوزن؛ نبض حیات در جنگل می‌تپد

خبرگزاری مهر؛ گروه استان‌ها: مرگ یک پلنگ ماده جوان در جنگل‌های نور و تولد گوزن زردی تازه در پناهگاه سمسکنده، دو رخداد متضاد در مازندران بود که بار دیگر نشان داد جنگل‌های هیرکانی هم زخمی عمیق بر تن دارند و هم هنوز نفس حیات در رگ‌هایشان جریان دارد.

مرگ پلنگ جوان در جنگل‌های نور تنها پایان زندگی یک حیوان نبود؛ نشانه‌ای بود از زخمی که سال‌هاست بر پیکر جنگل‌های هیرکانی باقی مانده است. این پلنگ که حدود یک‌ونیم سال داشت، با جمجمه شکسته در حاشیه جنگل پیدا شد. گرمای تابستان مانع بررسی دقیق لاشه شد، اما همان نگاه نخست کافی بود تا داغی تازه بر دل دوستداران طبیعت بنشیند. با این حال، درست در همان روزها که خبر مرگ او منتشر شد، خبری دیگر هم از دل طبیعت رسید؛ در پناهگاه سمسکنده گوزن زردی تازه متولد شد. تولدی که بار دیگر یادآور شد جنگل هنوز زنده است و می‌تواند امید را زنده نگه دارد.

صدای مردم از دل جنگل

صبح زود در چمستان، مه نازکی میان درختان توس و بلوط افتاده است. صدای پرندگان با زنگ گله‌ها درهم می‌آمیزد و در دل این صداها، سکوتی غریب هم شنیده می‌شود. سکوتی که هر بار خبر مرگ پلنگ یا خرسی در جنگل رسانه‌ای می‌شود، عمیق‌تر می‌گردد.

علی احمدی، یکی از اهالی قدیمی منطقه، از مرگ پلنگ می‌گوید وقتی شنیدم پلنگ کشته شد، انگار تکه‌ای از جنگل هم مُرد. این حیوان‌ها نه دشمن ما هستند نه بیگانه. اگر آن‌ها نباشند، جنگل هم مثل ما بیمار می‌شود.

رمضان مرادی، دامدار دیگری که زندگی‌اش در حاشیه جنگل می‌گذرد، در گفتگو با خبرنگار مهر توضیح می‌دهد درست است که گاهی پلنگ به گوسفندها حمله می‌کند و خسارت می‌زند، اما اگر دولت خسارت‌ها را به‌موقع جبران کند، ما خودمان بیشتر مراقب حیات وحش می‌شویم.

جاده‌ها، تهدید خاموش جنگل

از جاده قدیمی نور به چمستان که می‌گذری، رد لاستیک‌ها روی آسفالت هنوز پیداست. همین جاده بارها جان حیوانات بزرگی مثل خرس و پلنگ را گرفته است. یک محیط‌بان باسابقه که نخواست نامش برده شود با اشاره به همین جاده می‌گوید: بزرگ‌ترین تهدید امروز برای حیات وحش مازندران جاده‌ها و سگ‌های ولگرد گله‌هاست. گلوله هم هست، اما کمتر. در سال گذشته دست‌کم سه مورد تلفات جاده‌ای پلنگ در استان داشتیم.

وی ادامه می‌دهد: تلفات جاده‌ای تنها بخشی از تهدید است و سگ‌های رهاشده گله‌ها ضربه جدی‌تری به حیات وحش وارد می‌کنند. بسیاری از مرال‌ها، شوکاها و حتی توله‌پلنگ‌ها قربانی همین حملات می‌شوند.

روایت شکارچیان دیروز، مدافعان امروز

اما همه روایت‌ها تلخ نیست. حسن قربانی، شکارچی سابق، حالا سال‌هاست تفنگش را کنار گذاشته. وی در گفتگو با خبرنگار مهر می‌گوید: زمانی شکار افتخار بود، اما وقتی فهمیدم نسلشان در خطر است، به خودم قول دادم دیگر ماشه نکشم. امروز اگر صدای تیر بشنوم، قلبم می‌ریزد.

این تغییر نگرش در میان اهالی منطقه کم‌کم بیشتر دیده می‌شود. برخی شکارچیان قدیمی به داوطلبان محیط‌زیست پیوسته‌اند و حتی در گشت‌های غیررسمی برای حفاظت از جنگل همکاری می‌کنند. همین همراهی مردمی امیدی تازه به آینده جنگل بخشیده است.

امیدی از دل زخم‌ها

محمدرضا کنعانی، مدیرکل حفاظت محیط‌زیست مازندران، وضعیت کنونی را چنین توصیف می‌کند: ما در یک موقعیت دوگانه هستیم. از یک‌سو مرگ گونه‌های شاخص، تهدیدی جدی برای تنوع زیستی استان است.

وی در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: اما از سوی دیگر نشانه‌های امید هم داریم. همین امسال در سمسکنده گوزن زرد تازه‌ای متولد شد و حضور خرس قهوه‌ای در جنگل‌های لفور و دودانگه ثبت شده است. این‌ها پیام می‌دهد که هنوز می‌شود امیدوار بود.

طبق آمارها، در دو سال گذشته دست‌کم هفت پلنگ، پنج خرس قهوه‌ای و بیش از ۳۰ شوکا و مرال در مازندران تلف شده‌اند؛ بخشی بر اثر تصادف، بخشی بر اثر شکار غیرمجاز و بخشی به‌دلیل درگیری با سگ‌های گله. اما در همین بازه جمعیت گوزن زرد ایرانی در پناهگاه سمسکنده به بیش از ۵۰ رأس رسیده و روند زادآوری آن‌ها رو به افزایش است.

زهرا نوری، فعال محلی محیط‌زیست در سوادکوه، نیز توضیح می‌دهد: حال حیات‌وحش مازندران تماماً بد نیست. ما شاهد داوطلبی اهالی برای حفاظت هستیم. همین چند وقت پیش روستاییان منطقه خودشان درخواست کردند بخشی از مراتعشان شکارممنوع اعلام شود. این اتفاق در گذشته بی‌سابقه بود.

آینده‌ای در گرو انتخاب‌های امروز

در یکی از خانه‌های قدیمی روستای یالرود، کودکان کنار مادرشان نشسته‌اند و از او درباره خبرهای جنگل می‌پرسند. تعریف می‌کنند وقتی شنیدیم پلنگ مرد، همه ناراحت شدیم، اما وقتی خبر تولد گوزن را شنیدیم، امید دوباره زنده شد. یکی از بچه‌ها همان روز نقاشی کشید؛ یک‌سوی تصویر پلنگی افتاده بود و سوی دیگر گوزنی که تازه به دنیا آمده بود.

جنگل‌های هیرکانی زخمی است، اما هنوز زندگی در رگ‌هایش جریان دارد. مرگ پلنگ نور هشداری دوباره بود، اما تولد گوزن سمسکنده هم نشانه‌ای است از اینکه امید هنوز نفس می‌کشد. آینده این جنگل بستگی به انتخاب‌های ما دارد؛ اینکه زخم‌هایش را عمیق‌تر کنیم یا مرهمی بر آن بگذاریم.