• ۱۴۰۴-۱۰-۰۶
  • پیام‌ها و دلنوشته‌های چهره‌های مشهور در سوگ بهرام بیضایی؛ از مژده شمسایی تا اصغر فرهادی و عارف

    پیام‌ها و دلنوشته‌های چهره‌های مشهور در سوگ بهرام بیضایی؛ از مژده شمسایی تا اصغر فرهادی و عارف

    به گزارش اقتصاد آنلاین ، ساعتی پیش خبر درگذشت بهرام بیضایی به صورت رسمی‌ منتشر شد در حالی که از ظهر امروز، ششم دی‌ماه شایعاتی درباره مرگ این چهره برجسته سینما و تئاتر ایران به گوش می‌رسید تا اینکه در نهایت تأیید شد این نویسنده و کارگردان روز پنجم دی همزمان با سالروز تولدش از دنیا رفته است.

    مژده شمسایی بازیگر سابق سینما و همسر بهرام بیضایی در صفحه رسمی این هنرمند نوشته است:

    «زمین زیرِ پایم سست است؛
    وقتی او بر آن راه نمی‌رود 
    هوا برایم تنگ است؛ 
    وقتی او در کنارم نفس نمی‌کشد
    آسمانم رنگی ندارد؛
    وقتی چشمان آسمانی‌اش به آن نمی‌نگرد
    کوه‌ها مظهر هیچ‌اند؛
    وقتی ایستادگی‌اش جایی ندارد
    جهانم خالی‌ست؛
    وقتی صدایم نمی‌کند
    عشق تنها واژه‌ای‌ست؛
    وقتی نیست که نثارش کنم
    وطنم نامی‌ست؛
    وقتی او از آن نمی‌نویسد
    راه‌ها به بیراهه می‌روند؛
    وقتی به او نمی‌رسند
    زندگی‌ام باری‌ست بر دوش؛
    وقتی با او نمی‌گذرد»

    پیام‌ها و دلنوشته‌ها در سوگ بهرام بیضایی؛ از مژده شمسایی تا اصغر فرهادی

    اصغر فرهادی، کارگردان سینمای ایران نیز برای فقدان بیضایی نوشته است:

    «بهرام بیضایی، آموزگار بزرگ من که شیفته‌وار آثار، سخنان و بالاتر از آن عشقش به فرهنگ این سرزمین را با تمام وجود دنبال کردم، حالا در غربت دنیا را ترک کرده است. حقیقتاً ایرانی‌تر از بهرام بیضایی در این روزگار نشناختم و چه تلخ که این ایرانی‌ترین ایرانی، هزاران هزار فرسنگ دور از ایران چشم بر جهان فرو می‌بندد.»

    ***

    مهرداد اسکویی، عکاس و مستندساز نیز با انتشار دو عکس از بهرام بیضایی که در سال ۱۳۷۷ از او برداشته در متنی احساسی و با ابراز دلتنگی نوشته است: 

    «چگونه یک تن تنها، یک تن بسان تو، می‌تواند در فرهنگ وطنش آنقدر کار کند و آنقدر تاثیرگذار باشد؟

    چگونه توانستی این چنین متمرکز قدرتمند به حفظ و ترویج فرهنگ ایرانی بپردازی و خودت را تماماً وقف آن کنی؟

    و نبوغ یعنی چه؟ نابغه کیست؟ و چگونه می‌توان آنقدر نوآوری کرد؟

    با چه نگاه و دوراندیشی، هنرهای سنتی ایرانی را با تکنیک‌های داستان‌سرایی مدرن‌ات ترکیب کردی و به سبکی رسیدی که به موج نوی سینمای ایران کمک کنی؟

    چه شد که آنقدر پشتکار پیدا کردی؟ آنچه که در من و نسل من کمیاب شده!

    چگونه آنقدر منظم بودی و چگونه پایبند به علایق و آرزوهایت برای فرهنگ وطنت هرگز خسته نشدی و پا پس نکشیدی؟

    چطور می‌شود یکی مثل تو، استاد جان بهرام خان بیضایی با وجود مواجهه با همه چالش‌ها به خلق کردن ادامه دهد؟ خالق باشد و کم نیاورد؟ چگونه بدون اینکه خود بدانیم سعی کردی که همه ما را تشویق کنی تا ریشه‌های خودمان را در آب و خاک وطنمان کشف کنیم ادامه دهیم و خسته نشویم؟

    چرا انقدر نگران درختان ایران بودی؟ چگونه یک هنرمند می‌تواند از قطع درختان هزاران ساله کشورش اندوهش را تاب آورد؟ چطور شد که آنقدر برای تک‌تکمان الهام بخش شدی و الهام بخش ماندی؟

    چیزی بگو استاد جان! چشم‌های آبی‌ات را بگشا و برای این دل‌های سوخته چیزی بگو! بگو بی‌تو ما چگونه از درختان هزاران ساله و هزاران خرده، چیزهای هزاران ساله فرهنگ ایران عزیزمان مراقبت و نگهداری کنیم؟

    شما اسطوره نسل من هستید و اسطوره باقی خواهید ماند، مثل داریوش شایگان، احمد شاملو، اخوان ثالث، سیمین بهبهانی، عباس کیارستمی، شجریان و باقی.

    از بخت‌ یاری من بود که از شما عکاسی کردم، از چهره نازنین شما در اوج خلاقیت و دانش و تبحر و توانایی و زیبایی. اندوهم بسیار زیاد شده تنها به یک دلیل ساده و آن هم دلتنگی بسیار برای شماست، ای کاش همه، همیشه در وطن عزیزمان بودیم و بیشتر شما را می‌دیدیم و آثارتان را می‌خواندیم و می‌دیدیم و خط می‌بردیم و در فکر فرو می‌رفتیم. این تقاضای زیادی نبود حقمان بود.

    پیام‌ها و دلنوشته‌ها در سوگ بهرام بیضایی؛ از مژده شمسایی تا اصغر فرهادی

    نغمه ثمینی، نمایشنامه‌نویس نیز در واکنش به خبر درگذشت بهرام بیضایی نوشته است:

    «چرا مردم ساکن ایران نباید اجراهای آخر بیضایی را دیده باشند؟ چه کسانی لایق‌تر از مردم ساکن ایران که اجراهای بیضایی را ببینند؟ می‌توانستند دوست داشته باشند، نداشته باشند، نقد کنند، نکنند، اما حق دیدنشان را باید می‌داشتند.

    این احساس یتیمی و زیر پا خالی شدن و تنها ماندن بسان خشمی پدیدار می‌شود از حقی که نباید سلب می‌شد. جای اجراهای بیضایی تئاتر شهر بود.
    ***

    افشین هاشمی نیز در صفحه شخصی خود در فضای مجازی نوشته است: 

    «ایستاد تا روز تولدش یک بار دیگر متولد شد، سپس رفت. اینک رفتنش هم تولد است.

    او هر سال در روز رفتنش یک بار دیگر متولد می‌شود همچون درختی تنومند که هر سال زمستان را به امید بهار اثر می‌گذراند و هر سال برگ سبز به ما هدیه می‌دهد. او که خود درخت بود… و سرسبزی بود… برگ‌های سبزش بر همه ایران سایه دارد وقتی انوارِ سوزان است و تن‌اش پناه باد و بوران وقتی سرما خُشکان است، چرا که درخت او از چشمه خرد آب خورده.»

    ***

    حسن فتحی، کارگردان در صفحه خود با تسلیت به مژده شمسایی نوشته است: 

    «همه ما اهالی سه چهار نسل تئاتر و سینمایی وطنی مرهون و متاثر از نمایشنامه‌ها و آثار سینمایی او هستیم، اما همه ما آیا در مواجهه با جهل و بی‌عدالتی و عافیت طلبی و دروغ مرام و اخلاق حقیقت محور او را دنبال خواهیم کرد؟

    ادای احترام بر عطا و لقای عمر پربرکت استاد بهرام بیضایی جز این نیست که میراث‌دار شایسته سنت فکری و فرهنگی و اخلاقی او در عرصه سینما و ادبیات و اساطیر تاریخ ایران زمین باشیم.

    امروز شنبه، ششم دی ماه، ایران غم‌زده یکی از ایرانی‌ترین هنرمندان فرهیخته خود را در غربت و در سالروز تولدش از دست داد.»

    ***

    همچنین محمدرضا عارف -معاون اول رئیس‌جمهور – پیام تسلیتی صادر کرده که در بخشی از آن آمده است:

    «درگذشت جناب آقای بهرام بیضایی هنرمند نامدار کشورمان، کارگردان ماندگار سینما و تئاتر، نمایشنامه‌نویس، فیلمنامه نویس و پژوهشگر برجسته فرهنگ و اسطوره، پایانی است بر حضور جسمانی یکی از عمیق‌ترین صداهای تاریخ معاصر هنر این سرزمین، اما بی‌تردید آغاز ماندگاری پررنگ‌تر از نام و اندیشه او در حافظه فرهنگی ایران است.

    بهرام بیضایی نه صرفاً یک هنرمند بلکه معمار اندیشه در هنر بود، هنرمندی که روایت تاریخ اسطوره زبان و هویت ایرانی را با زمانه خود با نگاهی نقادانه ژرف و مستقل بازخوانی کرد و آثاری آفرید که هم پختگی و جهان‌بینی خاصی در آنها نمایان بود و هم فراتر از زمانه خود ایستادند. او با آثارش به ما آموخت که هنر میدان پرسش است نه تکرار و فرهنگ زیستگاهی زنده است نه خاطره‌ای ایستا.»

    ***

    خانه سینما هم با انتشار پیامی نوشته است:

    «خانه سینمای ایران باتاسف بسیار درگذشت «بهرام بیضایی» استاد ماندگار و تکرار نشدنی سینما و تاتر ایران را به خانواده وی به ویژه مژده شمسایی همسر آن مرحوم و علاقمندان فرهنگ و هنر ایران زمین تسلیت می‌گوید.

    بی‌شک آثار او در زمینه‌های مختلف هنرهای نمایشی و همچنین کتاب‌ها و نوشته‌هایش برگ زرینی در فرهنگ غنی کشورمان است و هرگز از یادها نخواهد رفت.

    نام او در دنیای هنر جاودان خواهد بود زیرا خود او فرهنگ ایران را جاودان و ماندگار می‌خواست.»

    ***

    انجمن بازیگران خانه سینما نیز پیامی منتشر کرده که به این شرح است:

    «ایرانِ عزیز ما بزرگمردی از تبارِ بزرگانِ اثرگذار در عرصه ی ادبیات و هنر را از دست داد. بهرام بیضایی، خردمندی فرزانه، که در دنیای تئاتر و سینمای ایران در تمامی سالهای هنرنمایی خود، در اوج درخشش، تنها شبیه خودش بود و هیچ کس شبیه او نشد.

    تمامی آثار او برای ما و یقینا برای آیندگانِ پس از ما خواندنی و دیدنی و آموختنی ست. انجمن صنفی بازیگران خانه سینما این فقدان بزرگ را به مردم ایران، عموم هنرمندان و به ویژه خانواده ی گرامی و همکار ارجمندمان خانم مژده شمسایی، یار و همسرِ همراه و هم دلِ ایشان صمیمانه تسلیت عرض می‌کند. روحش شاد و در آرامش و مهر بی پایان پروردگار …»

    ***

    رضا مردانی، مدیرکل هنرهای نمایشی نیز با صدور پیامی فقدان این چهره ماندگار فرهنگ و هنر ایران را به جامعه هنری کشور تسلیت گفت.

    در این پیام آمده است: «خبر درگذشت استاد بهرام بیضایی، نویسنده، نمایشنامه‌نویس، پژوهشگر و کارگردان اثرگذار تئاتر و سینمای ایران، ضایعه‌ای جبران‌ناپذیر برای فرهنگ و هنر این سرزمین است. هنرمندی که با نگاه موشکافانه‌اش به اسطوره، تاریخ، زبان و هویت ایرانی، نسل‌های متوالی از هنرمندان را به اندیشیدن، خلق‌کردن و پاسداشت هنر این مرز و بوم فراخواند و با آثار ماندگار خود چراغی پیش‌رو برای تئاتر ایران برافروخت.

    بیضایی تنها یک نام در تاریخ هنر نبود؛ او جریان‌ساز اندیشه و زیست فرهنگی بود و امروز میراث علمی و هنرای‌اش گواهی است بر تلاش خستگی‌ناپذیرش برای اعتلای هنر نمایش. فقدان او نه‌فقط اندوهی برای شاگردان، همکاران و دوستدارانش، بلکه سوگی فراگیر برای هنر ایران است.

    ضمن عرض تسلیت به خانواده محترم ایشان، جامعه تئاتر، هنرمندان و تمامی دوستداران فرهنگ ایرانی، از خداوند متعال برای آن استاد فرزانه رحمت و آرامش و برای بازماندگان صبر و شکیبایی مسئلت دارم. یاد و نامش تا همیشه در صحنه‌های هنر این سرزمین جاری و زنده خواهد ماند.»