خبرگزاری مهر – گروه استانها: آذربایجان شرقی در آستانه ورود به یکی از مهمترین تحولات جمعیتی خود در دهههای اخیر قرار دارد. آمارهای رسمی نشان میدهد که این استان با سرعتی بیشتر از میانگین کشوری بهسوی سالمند شدن پیش میرود.
براساس دادههای مرکز آمار ایران، حدود ۱۶ درصد جمعیت آذربایجان شرقی را افراد بالای ۶۰ سال تشکیل میدهند. این نسبت در مقایسه با میانگین کشوری که در سال ۱۴۰۰ حدود ۱۰.۵ درصد بود، رقم قابل توجهی است. پیشبینیهای جمعیتی نشان میدهد که تا سال ۱۴۲۰ این عدد ممکن است به بیش از ۲۵ درصد برسد.
علت اصلی این روند، کاهش نرخ باروری و افزایش امید به زندگی است. طبق آمارهای ثبت احوال، نرخ باروری در آذربایجان شرقی به زیر ۱.۷ فرزند بهازای هر زن رسیده که کمتر از سطح جایگزینی جمعیت (۲.۱) است. در برخی شهرها مانند تبریز و اسکو، این نرخ حتی کمتر از ۱.۵ است. در مقابل، شاخص امید به زندگی در استان به بیش از ۷۵ سال افزایش یافته و پیشبینی میشود در دهه آینده نیز این روند ادامه یابد. این یعنی ورود کمتر نوزادان و ماندگاری بیشتر سالمندان در ساختار جمعیتی، که توازن جمعیت فعال و وابسته را بهطور کامل تغییر خواهد داد.
پیامدهای این تحول جمعیتی، تدریجی اما قطعی است. کاهش جمعیت در سن کار (۱۵ تا ۶۴ سال)، افزایش نسبت وابستگی، فشار بیشتر بر صندوقهای بازنشستگی و بیمههای درمانی، رشد تقاضا برای مراقبتهای تخصصی، و نیاز به بازطراحی فضاهای شهری و حملونقل عمومی تنها بخشی از نتایج این تغییر هستند. در حالی که جمعیت جوان استان رو به کاهش است، پیشبینی میشود تا سال ۱۴۳۰، تعداد سالمندان در برخی مناطق روستایی از جمعیت زیر ۲۰ سال بیشتر شود.
در شرایطی که سالمندی جمعیت با سرعت پیش میرود، امکانات و خدمات موجود در استان متناسب با این تحولات گسترش نیافتهاند. طبق گزارش اداره کل بهزیستی آذربایجان شرقی، تنها ۱۹ مرکز رسمی نگهداری سالمندان در سطح استان فعال است که ظرفیت پوشش جمعیتی موجود و آتی را ندارد. همچنین اغلب این مراکز در کلانشهر تبریز متمرکزند و مناطق کمبرخوردارتر دسترسی کافی به این خدمات ندارند. از سوی دیگر، بسیاری از سالمندان استان فاقد پوشش بیمه تکمیلی مؤثر هستند و هزینههای درمانی، توانبخشی و مراقبتی برای خانوادهها تبدیل به یک دغدغه جدی شده است.
با اینکه هنوز جمعیت استان از مرحله پیری کامل عبور نکرده، اما شاخصهای هشداردهنده به اندازه کافی روشن هستند. نبود برنامهریزی جامع و میانمدت، کمبود مراکز تخصصی برای نگهداری و توانبخشی سالمندان، کمتوجهی به نیازهای روانی و اجتماعی این قشر و نابرابری منطقهای در دسترسی به خدمات پزشکی و حمایتی، همگی زمینهساز چالشهایی هستند که در صورت بیتوجهی، در سالهای آینده ابعاد گستردهتری پیدا خواهند کرد. تأخیر در واکنش به این روند، نهتنها هزینههای اقتصادی و اجتماعی را افزایش میدهد، بلکه فرصت مدیریت هدفمند و برنامهریزیمحور را نیز از میان خواهد برد.
آذربایجان شرقی پنجمین استان پیر کشور است
فرگل صحاف، مدیرکل بهزیستی آذربایجان شرقی نیز در گفتوگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: ۲۹۰ هزار سالمند در استان داریم که از این تعداد ۱۴ هزار نفر تخت پوشش بهزیستی هستند همچنین ۵۴۰ هزار نفر هم میزان جمعیت بالای ۶۰ سال کشور استان است که ۰.۰۹ درصد آنها در مراکز شبانه روزی بهزیستی آذربایجان شرقی که ۱۰ مرکز میباشد، نگهداری میشوند.
وی با بیان اینکه آذربایجان شرقی پنجمین استان پیر کشور است، گفت: نسبت جمعیت بالای ۶۰ سال استان ما در سالهای اخیر روند بسیار صعودی به خود گرفته است و بر همین اساس در سالهای آینده نیاز به مراقبتهای توان بخشی از این قشر بیشتر خواهد شد.
ابعاد روانشناختی بحران سالمندی در آذربایجان شرقی
سمیرا نوجوان، روانشناس بالینی و متخصص حوزه سالمندی، در گفتوگو با خبرنگار مهر با تأکید بر روند رو به رشد جمعیت سالمند در آذربایجان شرقی افزود: سالمندی یک فرآیند زیستی-روانشناختی طبیعی است، اما وقتی میزان این جمعیت به سرعت افزایش یابد، میتواند منجر به بروز چالشهای پیچیدهای در سلامت روانی و اجتماعی شود.
وی گفت: در شرایطی که شبکههای حمایتی اجتماعی و خانوادگی ناکافی باشند، سالمندان با افزایش ریسک افسردگی، اضطراب و اختلالات شناختی مانند فراموشی مواجه خواهند شد.
نوجوان ادامه داد: تنهایی مزمن و انزوای اجتماعی، که از پیامدهای رایج سالمندی در مناطق رو به رشد جمعیت سالمند است که میتواند تأثیرات منفی جدی بر سلامت جسمانی و روانی سالمندان داشته باشد.
وی افزود: مطالعات نشان داده است که تنهایی طولانیمدت میتواند سطح کورتیزول (هورمون استرس) را در بدن افزایش داده و سیستم ایمنی را تضعیف کند، که این موضوع سالمندان را در معرض بیماریهای جسمی و روانی قرار میدهد.
نوجوان به مسئله انزوای اجتماعی اشاره کرده و خاطرنشان کرد: این مورد در اثر تغییرات سبک زندگی مدرن، مهاجرت جوانان و کاهش ارتباطات خانوادگی بروز میکند و باعث افزایش احساس بیپناهی و بیکفایتی در سالمندان میشود.
وی تاکید کرد: وجود شبکههای حمایتی اجتماعی قوی، همچون گروههای همیار سالمندان و مراکز اجتماعی، نقش مهمی در کاهش بار روانی این گروه دارد. فعالیتهای گروهی، کارگاههای آموزشی و مشاورههای روانشناختی تخصصی میتواند به سالمندان کمک کند تا مهارتهای مقابلهای خود را افزایش دهند و احساس تعلق و معنا در زندگیشان را حفظ کنند؛ همچنین، دسترسی به خدمات رواندرمانی تخصصی برای درمان اختلالاتی نظیر افسردگی و اضطراب در سالمندان باید به عنوان یک ضرورت در سیاستگذاریهای بهداشتی دیده شود.
وی به نقش مهم خانوادهها در کاهش بحران سالمندی اشاره کرد و یادآور شد: آموزش خانوادهها درباره مراحل سالمندی، شناخت علائم مشکلات روانی و بهبود مهارتهای مراقبتی از جمله الزامات حمایت روانی سالمندان است.
این روانشناس افزود: بسیاری از مراقبین خانوادهای با اضطراب مراقبتی مواجه میشوند که اگر کنترل نشود، میتواند منجر به فرسودگی روانی آنها شود و در نهایت کیفیت مراقبت را کاهش دهد؛ بنابراین، برنامههای آموزشی و رواندرمانی حمایتی برای مراقبین نیز باید در اولویت قرار گیرد.
نوجوان با تأکید بر ضرورت برنامهریزیهای استراتژیک، متذکر شد: سیاستگذاران باید با رویکردی چندبعدی به موضوع سالمندی نگاه کنند و برنامههای جامع سلامت روان، آموزش نیروی انسانی متخصص و توسعه مراکز نگهداری سالمندان را در دستور کار قرار دهند، ایجاد زیرساختهای مناسب برای مراقبتهای روزانه و پشتیبانی روانی در سطح محلات، به ویژه در مناطق روستایی و نیمهروستایی آذربایجان شرقی اهمیت ویژهای دارد.
وی در پایان هشدار داد: اگر توجه کافی به این حوزه نشود، بحران سالمندی در آینده نزدیک به یک چالش اساسی اجتماعی، اقتصادی و روانی تبدیل خواهد شد که تنها با مشارکت همهجانبه دولت، نهادهای اجتماعی و خانوادهها قابل مدیریت است.
جمعیت سالمندان در آذربایجان شرقی به طور چشمگیری رو به افزایش است و این روند نشاندهنده تغییرات ساختاری جمعیتی بزرگی است که آینده استان را تحت تأثیر قرار خواهد داد. این افزایش جمعیت سالمند نه تنها بر نظام سلامت و خدمات اجتماعی فشار وارد میکند، بلکه نیازمند برنامهریزیهای بلندمدت و مستمر برای تأمین رفاه و حمایتهای لازم است. بدون اقدام به موقع، این رشد جمعیتی میتواند به چالشی پیچیده و چندبعدی تبدیل شود که سلامت روان، وضعیت اقتصادی خانوادهها و پویایی اجتماعی را به خطر میاندازد.
از همین رو، ضروری است مسئولان، خانوادهها و نهادهای اجتماعی با شناخت دقیق این واقعیت، از همین امروز برای افزایش ظرفیت خدمات به سالمندان، آموزش مراقبین و توسعه زیرساختهای حمایتی برنامهریزی کنند. این اقدامها تنها راهی است که میتوان با افزایش جمعیت سالمند، کیفیت زندگی آنان را حفظ کرد و از تبدیل شدن سالمندی به یک بحران اجتماعی پیشگیری کرد.