خبرگزاری مهر، گروه استانها-کوروش دیباج: در عصر پیچیدهای که جوامع با طیفی متنوع از حوادث غیرمترقبه از مخاطرات زیستمحیطی و جنگهای ناگهانی گرفته تا اختلالات ارتباطی و تنشهای امنیتی مواجهاند، نسبت میان هنرهای تجسمی و چنین رخدادهایی نیازمند بازخوانی مجدد است. دیگر نمیتوان هنر را تنها در قالب زیباشناسی، نمادپردازی یا تفنن شخصی دید؛ بلکه در مواجهه با موقعیتهایی که نظم اجتماعی، روان جمعی یا انسجام ملی را به چالش میکشد، هنر باید به مثابه ابزاری برای روایت، همدلی، پیوندسازی و حتی بازسازی اجتماعی دیده شود. اینجاست که هنرهای تجسمی از کارکرد تزئینی فاصله گرفته و به میانجیای برای خوانش همزمانِ احساسات، ایدئولوژیها و روایتهای چندلایه بدل میشوند.
در بخش پایانی میزگرد تخصصی خبرگزاری مهر با عنوان «خوانش بصری حوادث غیرمترقبه؛ روایت هنرهای تجسمی در لحظههای پیشبینینشده»، سه چهره با رویکردهای متفاوت و مکمل محمدحسین محمدصالحی، نقاش و صاحبنظر در حوزه دیپلماسی هنری، سعید محمدیپناه، رئیس اداره هنری و دفتر تخصصی هنرهای تجسمی شهرداری اصفهان، و نسرین آرین، طراح گرافیک و مدرس دانشگاه دیدگاههای خود را درباره مسئولیت هنر، هنرمند، و نهادهای سیاستگذار در شرایط خاص بیان کردند؛ گفتوگویی که میکوشد ابعاد پنهان و بالقوه هنر در لحظاتی غیرمنتظره را به زبان تصویر، سیاست و احساس روشن سازد.
تعطیلی فعالیتهای فرهنگی در شرایط حساس، نادیده گرفتن ظرفیت هنر است
محمدحسین محمدصالحی، نقاش و پژوهشگر حوزه دیپلماسی هنر، با تأکید بر مسئولیت سیاستگذاران فرهنگی در لحظات بحرانی، از لزوم بهرهگیری هدفمند از ظرفیت هنر در نظام حکمرانی فرهنگی کشور سخن گفت.
وی با اشاره به رویکرد برخی مسئولان در تعطیلی برنامههای هنری در زمان بروز اتفاقات غیرمترقبه، این رویه را اقدامی نادرست و از سر فقدان فهم درست از کارکرد هنر در شرایط بحرانی دانست و گفت: «هیچ,,, اقدام فرهنگی نباید تعطیل شود؛ بلکه باید به عنوان ابزار در مسیر درست به کار گرفته شود. هنر، ابزاری راهبردی است که هم میتواند روایتگر باشد، هم التیامبخش و هم حامل پیامهای ملی.»
این هنرمند هنرهای تجسمی افزود: «سیاستگذار فرهنگی باید بداند که هنر صرفاً برای جشن و شادی نیست، بلکه گاه باید آن را در میدان مسئولیتهای اجتماعی به کار گرفت.»
هنرمند آزاد نیست؛ او مأمور انتقال ارزش در قالبی خلاقانه است
وی با رد دیدگاههای رایج درباره آزادی مطلق هنرمند گفت: «ما نمیتوانیم هنرمند را موجودی مطلقاً آزاد بدانیم. هر هنرمندی، چه در ایران و چه در آمریکا و چین، در چهارچوبی ایدئولوژیک فعالیت میکند. در کشور ما این چارچوب اسلام است. هنر باید تحت نظم فکری مشخصی حرکت کند، وگرنه به ابتذال و شیادی منتهی میشود.»
محمدصالحی با اشاره به تجربه تمدن غرب در قرون وسطی گفت: «اروپا مدیون فضای اختناق کلیساست؛ آنجا هنر رشد کرد چون در برابر محدودیت، مسیر خلاقیت را یافت. ما نباید از چارچوب فرار کنیم، باید یاد بگیریم چگونه در آن خلاق باشیم.»
دیپلماسی هنر، حلقه مفقوده مدیریت شهری اصفهان
وی با اشاره به تجربههای شخصی خود در فعالیتهای فرهنگی بینالمللی به ضعف ساختارهای دیپلماسی هنر در شهر اصفهان اشاره کرد و گفت: «با اینکه اصفهان مهد هنرهای نفیس است، اما در دیپلماسی فرهنگی منفعل عمل کرده است. مثلاً در هفتههای فرهنگی ایران در کشورهای مختلف، فرش اصفهان گاه حتی حضور ندارد یا بهدرستی معرفی نمیشود. باید دیپلماسی هنری تهاجمی را در دستور کار قرار داد؛ هنری که بتواند با استایل جهانی ارتباط برقرار کند، نه فقط سنتگرایی محض یا تکرار کلیشهها.»
تعریف «التیام»؛ پیشنیاز نقشآفرینی هنرمند در شرایط خاص
این فعال در حوزه دیپلماسی هنری با تأکید بر لزوم بازتعریف واژگان رایج در گفتمان فرهنگی کشور، افزود: «باید مشخص کنیم وقتی میگوئیم التیام، دقیقاً از چه سخن میگوئیم. التیام در شرایط امروز بهسادگی گذشته نیست. برخی از مخاطبان عصبی هستند، برخی ضدیت دارند، برخی بلاتکلیفاند. هنر باید با درک این تنوع مخاطب، نقشی ایفا کند که نه تزئینی باشد و نه بیریشه. برای این مهم، مدیریت فرهنگی باید محدودیتهایی هنرمندانه ایجاد کند؛ محدودیتهایی که خلاقیت را تحریک کند، نه سرکوب.»
بهرهبرداری از شرایط برای تقویت انسجام و گفتمانسازی داخلی
وی در ادامه سخنان خود با اشاره به وضعیت اخیر و محدودیتهای ناشی از اختلال در اینترنت و هوش مصنوعی گفت: «باید از شرایط موجود برای بازآرایی ساختارهای فرهنگی داخلی استفاده کنیم. راهحل این نیست که بگوییم چون اینترنت قطع است، همهچیز تعطیل شود. میتوان از بسترهای ملی، از شهرداریها، دانشگاهها، مدارس و گروههای داخلی بهره گرفت. اتفاقاً در چنین زمانهایی میتوان قدرت نرم را با ابزار هنر و روایت تقویت کرد.»
گام دوم: بازآرایی دیپلماسی هنری در سیاست فرهنگی کشور
محمدصالحی با یادآوری اینکه هنر همیشه در دل سیاست حضور داشته، گفت: «هیچ دیپلماسیای فارغ از هنر معنا ندارد. اگر بخواهیم از فرهنگ کشور چیزی به جهان معرفی کنیم یا نقطه اشتراکی یا حتی تضادی بیافرینیم، باید از زبان هنر سخن بگوییم. از گرافیک و سینما تا طراحی و تصویرسازی، همه باید در خدمت بازنمایی مؤثر ارزشهای ما در سطح جهانی قرار گیرند. اما این امر، مستلزم آن است که دیپلماسی هنری بهعنوان بخشی جدی از استراتژی فرهنگی در شهرهایی مانند اصفهان بازتعریف شود.»
در بستر محدودیت، راهی برای اثرگذاری میسازیم
در ادامه میزگرد سعید محمدیپناه، رئیس اداره هنری و دفتر تخصصی هنرهای تجسمی شهرداری اصفهان با مروری بر تجربههای زیسته حوزه فرهنگ و هنر در موقعیتهای بحرانی، بر نقش پررنگ و البته مغفولمانده هنر در سیاستگذاریهای کشور تأکید کرد و خواستار تقویت بسترهای حمایتی برای بهرهگیری از هنر در موقعیتهایی شد که جامعه درگیر نااطمینانی و التهاب است.
وی با اشاره به وقایعی مانند پاندمی کرونا، هشت سال دفاع مقدس، و شرایط ویژه کشور در پی تجاوز ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی به خاک ایران، تأکید کرد که نگاه به هنر در سیاستگذاریهای رسمی همچنان لوکسانگارانه است و همین نگاه موجب حذف هنر از اولویتهای اجرایی میشود.
هنر؛ ابزاری حیاتی، نه یک گزینه لوکس
رئیس اداره هنری شهرداری اصفهان با اشاره به تجربههای زیسته از شرایط بحرانی، به صراحت گفت: «همیشه وقتی یک اتفاق غیرمنتظره در کشور میافتد، اولین چیزی که از دستور کار کنار گذاشته میشود، برنامههای فرهنگی و هنری است؛ چرا؟ چون هنوز هم فرهنگ و هنر را در جایگاه یک کالای لوکس میبینند.»
وی افزود: «وقتی مسئله امنیت پیش میآید، یا ابزارهایی مانند اینترنت قطع میشود، بلافاصله بسیاری از برنامههای هنری متوقف میشوند. حال آنکه هنر میتواند دقیقاً در همین شرایط بیشترین کارکرد را داشته باشد. ما در شهرداری و اداره هنرهای تجسمی برنامههایی داشتیم که اگر اجرا میشدند، میتوانستند در همین فضای احساسی جامعه، بسیار اثرگذار باشند.»
هنر، حتی بدون ابزارهای مدرن زنده است
محمدیپناه با اشاره به تجربه هشت سال دفاع مقدس گفت: «در آن سالها نه خبری از تکنولوژیهای ارتباطی بود و نه اینترنت و شبکههای اجتماعی؛ با این حال، هنر در بالاترین شکل خود بروز پیدا کرد. حتی امروز هم میشود با فرض نبودن ابزارهایی مثل برق و اینترنت، هنر را به دل محلهها، کوچهها و ارتباط چهرهبهچهره برد.»
وی اضافه کرد: «ما در جلسات ستاد بحران، فرضهایی از این جنس را بررسی میکنیم: اینکه اگر تمام ابزارهای مدرن را از دست بدهیم، چطور باید پیام خود را منتقل کنیم. به نظر من این محدودیتها الزاماً مانع نیست، بلکه میتواند بستری تازه برای خلق و ارائه اثر فراهم کند.»
ابزار هنر، راه نجات در عصر رسانه
رئیس دفتر تخصصی هنرهای تجسمی شهرداری اصفهان در ادامه سخنان خود تصریح کرد: «در عصر غلبه رسانه، تنها ابزاری که میتواند بر جان انسانها تأثیر مستقیم بگذارد، هنر است. این تنها ابزار تربیتی کارآمد قرن بیستویکم است. وقتی روانشناس تجویز میکند فلان قطعه موسیقی یا فیلم را ببینید، این یعنی هنر بهمثابه درمان مطرح است، نه تفنن.»
وی همچنین افزود: «این نگاه جدید، حتی در سطوح مدیریت کلان کشور هم در حال شکلگیری است. ما کمکم به این نتیجه میرسیم که پیشبرد دیپلماسی، چه فرهنگی، چه سیاسی و حتی نظامی، نیازمند پیوست هنری است. این تغییر نگرش، آیندهساز است.»
هنر در دوران پاندمی و تجاوز، مسیر خود را پیدا کرد
محمدیپناه با یادآوری دوران کرونا گفت: «در دوران پاندمی هم ابتدا با شوک تعطیلی مواجه بودیم، اما خیلی زود راه خودمان را پیدا کردیم. از برگزاری رویدادهای مجازی گرفته تا نمایشگاههای تعاملی در بستر دیجیتال، هنر نشان داد که میتواند خود را با شرایط جدید وفق دهد.»
وی تأکید کرد: «این مسیر باید با حمایت جدیتر از سوی نهادهای اجرایی و فرهنگی دنبال شود؛ چراکه گاهی شرایط خاص کشور، مانند تجاوز اخیر دشمن، نوعی تعطیلی یا اختلال در ارتباطات را تحمیل میکند، اما این دلیل نمیشود که هنر از صحنه کنار برود. بالعکس، باید دنبال جایگزینها بود.»
از ممیزی تا جهتدهی هنری؛ مدیریت فرهنگی باید فعال باشد
رئیس اداره هنری شهرداری اصفهان با پذیرش اینکه هنر آزاد بهمعنای بیقید بودن نیست، گفت: «نقش نهادهای اجرایی این نیست که فقط اجازه دهند هنرمند کار خودش را بکند، بلکه باید زمینه را برای خلاقیت و اثربخشی بیشتر فراهم کنند. برخی کلمات مانند ممیزی یا ضابط فرهنگی، بار منفی پیدا کردهاند؛ در حالی که میتوانند در جای خود به هنر سمت و سو دهند.»
وی اضافه کرد: «گاهی یک دستگاه فرهنگی میتواند با شناخت شرایط زمانه، ایدهای را در مسیر درست قرار دهد و از آن اثر موفقتری بسازد. این کار فقط کنترل نیست، بلکه هدایت مؤثر است.»
هنرمند متعهد؛ نیازی فراتر از وطندوستی
در ادامه، محمدیپناه با تأکید بر مفهوم هنرمند متعهد گفت: «وقتی از تعهد هنرمند سخن میگوئیم، منظور فقط تعهد به کشور یا نظام نیست، بلکه تعهد به حقیقت است. در شرایطی که برخی چهرههای فرهنگی، حتی در همان ۱۲ روز، موضعگیریهایی خلاف منافع ملی داشتند، این اهمیت بیشتر خود را نشان میدهد.»
وی همچنین تصریح کرد: «نباید اینگونه برداشت شود که اگر کسی نقدی دارد یا رویکرد متفاوتی در هنر دنبال میکند، هنرمند غیرمتعهد است؛ اما از سوی دیگر، نمیتوان منکر شد که در شرایط ویژه، انتظار از هنرمندان برای درک اقتضائات ملی افزایش مییابد. تعهد، یعنی درک صحیح از زمانه و همبستگی اجتماعی.»
مدیریت هنر باید هوشمند، منعطف و پیشبرنده باشد
رئیس اداره هنری شهرداری اصفهان اظهار کرد: «وظیفه ما بهعنوان مدیران فرهنگی، نه فقط ایجاد بستر و برگزاری رویداد، بلکه شناخت صحیح از زمان، شرایط و ظرفیتهای هنرمندان است. هنرمند باید بتواند اثر خود را با بالاترین کیفیت و در امنترین بستر ارائه دهد و ما باید زمینهساز این مسیر باشیم.»
در روزهای التهاب، هنر درمانگر است نه ابزار خشونت
در ادامه میزگرد نسرین آرین، طراح گرافیک و مدرس دانشگاه، با نگاهی نقادانه و در عین حال مسئولانه، نسبت به نوع مواجهه برخی نهادهای رسمی با هنرمندان در بحرانهای ملی ابراز نگرانی کرد و هنر را ابزاری برای درمان روان جمعی جامعه دانست، نه ابزاری برای خشونت کلامی و تصویری.
وی در بخشی از سخنان خود با اشاره به تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به خاک ایران، از ظرفیتهای مغفولمانده هنر در مواجهه با بحران گفت و از «استقلال هنرمند» در عین «تعهد اجتماعی» دفاع کرد.
هنر، بازتاب ایدئولوژی یا ابزار زینتی؟
این هنرمند در آغاز سخنانش به یکی از پرسشهای کلیدی میزگرد پاسخ داد: آیا نگاه سیاستگذاران به هنر، نگاهی لوکس و حاشیهای است؟ او در این باره گفت: «بهنظر من، امروز دیگر هنر را صرفاً کالای زینتی نمیبینند، بلکه با نوعی نگاه ایدئولوژیک به آن مینگرند. البته این نگاه بسته به دیدگاه سیاستگذاران فرهنگی، گاه موجب محدودسازی شدید میشود و گاه امکان بروز بیشتری برای هنرمندان فراهم میآورد.»
وی ادامه داد: «در شرایط فعلی، بهویژه در شهر اصفهان، فضا بهسمت بسته شدن رفته است؛ نه به معنای حذف فیزیکی، بلکه به شکل بستن دهان طیف وسیعی از هنرمندان. این افراد الزاماً مخالف ارزشهای رسمی نیستند، اما چون زبان بیانشان متفاوت است، کنار گذاشته میشوند.»
بنرهایی که فریاد میکشند؛ هنر یا ضدفرهنگ؟
آرین در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به برخی طراحیهای بنر شهری اصفهان در واکنش به حمله دشمن، از آنچه «فحاشی بصری» خواند، انتقاد کرد و گفت: «ما در همین ۱۲ روز اخیر شاهد طرحهایی بودیم که بیشتر از آنکه پیام فرهنگی منتقل کنند، خشونت کلامی داشتند. این برخورد، حتی اگر از سر خشم مشروع باشد، هنر نیست؛ بلکه ضدفرهنگ است.»
وی افزود: «ای کاش بهجای این مسیر، از ادبیات غنی ایرانی بهره گرفته میشد. طراحان گرافیکی در این کشور داریم که میتوانستند بهمراتب اثرگذارتر و شریفتر پیام مقاومت را منتقل کنند، اما کنار گذاشته شدند.»
هنرمند، درمانگر بحرانهای جمعی است
این مدرس دانشگاه نقش هنر را در چنین شرایطی نه ابزاری سیاسی، بلکه بستری برای التیام روان جامعه دانست و اظهار کرد: «هنرمندان آدمهای حساسی هستند؛ ابزارشان برای مواجهه با بحران، فریاد و خشونت نیست، بلکه خلق است. هنرمند صدای بلند ندارد، اثرش صدای بلند اوست.»
وی با ذکر نمونهای از پروژههای هنر درمانی برای کودکان جنگ در موصل، گفت: «هنر میتواند زخمهای جنگ را، حتی در دل جنگ، ترمیم کند. یک کارگاه نقاشی ساده برای کودکان قربانی خشونت، گاه اثری عمیقتر از هزار سخنرانی دارد.»
سیاست فرهنگی، باید بستر بسازد نه مرز
آرین در ادامه با اشاره به اینکه هنرمندان مستقل و وابسته هر دو جایگاه مهمی دارند، افزود: «آنچه اهمیت دارد، این است که هر دو بتوانند بدون تحقیر و حذف، پیام خود را منتقل کنند. ما نباید با هنرمندانی که صرفاً نگاه متفاوتی دارند، چنان برخورد کنیم که ترجیح دهند کنار بکشند.»
وی تصریح کرد: «هنرمندان مبارز نیستند؛ مبارزه آنها احساساتشان است. هنر آنها تنها مسیر ابراز وجودشان است. اگر یک نهاد فرهنگی به جای جذب، مرز کشی کند، هنرمند را از خود دور کرده و نهایتاً صدای جامعه را خفه میکند.»
هنرمند مستقل، الزامی به اعتراض ندارد
این طراح گرافیک با رد نگاه تکبعدی به هنرمند مستقل، بیان کرد: «گاهی تصور میشود هنرمند مستقل الزاماً باید معترض باشد یا علیه نهادها کار کند. در حالی که استقلال هنرمند بهمعنای انتخاب آزادانه لحن و محتواست؛ نه الزام به نقد یا ستایش.»
وی افزود: «ما میتوانیم از ادبیات و هنر خود استفاده کنیم تا سخن خود را بگوییم؛ لازم نیست بهسرعت سراغ الگوهای غربی برویم یا زبان تهاجمی انتخاب کنیم. هنر ما میتواند آرام، شریف و در عین حال بسیار مؤثر باشد.»
هنر شهری؛ بستر وحدت یا ابزار تفرقه؟
این هنرمند با تأکید بر ظرفیتهای بالای هنر شهری در ایجاد همبستگی اجتماعی گفت: «در جامعهای که تضاد آرا وجود دارد، هنر میتواند زبان مشترک باشد. اما اگر همین هنر، در خدمت حذف گروهی از جامعه قرار گیرد، کارکرد خود را از دست داده و به ابزار تفرقه بدل میشود.»
وی ادامه داد: «ما میتوانیم با استفاده هوشمندانه از هنر شهری، حرفهای پیچیده سیاسی را به زبان فرهنگی و انسانی ترجمه کنیم. نباید این ظرفیت را با خشونت کلامی و بصری هدر داد.»
ضرورت گفتوگو میان سیاستگذاران و هنرمندان
در پایان، نسرین آرین از ضرورت گفتوگوی مداوم میان نهادهای سیاستگذار و بدنه هنرمندان سخن گفت و خاطرنشان کرد: «اگر میخواهیم در مواجهه با بحرانها، هنر را به خدمت بگیریم، باید اول به حرف هنرمندان گوش بدهیم. نمیتوان در را به رویشان بست و انتظار داشت باز هم برای جامعه کار کنند.»
وی تأکید کرد: «سیاست فرهنگی زمانی موفق خواهد بود که فضا را برای گفتوگو، تفاهم و حضور همگان فراهم کند؛ حتی برای آنها که با زبان رسمی متفاوت سخن میگویند.»